معنی laygi | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

lawgivers

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قانونگذاران، شارع، مقنن، قانون گزار، واضع اییننامه

largifical

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بزرگترین

laggin

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عقب افتادگی

Lyginopteris

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لیگینپتیر

laying on

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تخمگذار کردن

جست‌وجوی غلط تایپی

مشغله

دیکشنری فارسی به انگلیسی

business, busyness, commitment

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

پر مشغله

دیکشنری فارسی به انگلیسی

busy, stirring

کم مشغله

دیکشنری فارسی به انگلیسی

leisurely

پر مشغلگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rush

با پر مشغلگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

busily

جست‌وجوی متن

Lyginopteridales

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Lyginopteridales

دادیک گر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lawgiver

شارع

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lawgiver

عایق برای بستن دور دیگ بخار و غیره

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lagging

قانون گذار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lawgiver, lawmaker, legislator