7 مدخل
خرچنگ، شلاق خوردن، سخت شلاق زدن، سخت زدن
ضربه شلاق، مژگان
طول کشید، طول کشیدن، دوام داشتن، دوام کردن، به درازا کشیدن، پایستن
عقب نشینی، افسار بستن، بند زدن
شش ها
لشگری