معنی laing, | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

ling ko

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لی ک ک

lawing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قانونگذاری

lang syne

دیکشنری انگلیسی به فارسی

lang syne، مدتها قبل

laying on

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تخمگذار کردن

lacing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لاک زدن، توری، ملیله دوزی، یراق، یراق دوزی

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

مشهد (شهر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Mashhad

قتل (مشهدی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

potbellied

جست‌وجوی متن

lang syne

دیکشنری انگلیسی به فارسی

lang syne، مدتها قبل

برای زایمان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lying-in

زایمانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lying-in, obstetric, puerperal

صغیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ling _, minor, underage, y, young

عمل بار کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lading, loading