11 مدخل
جتستون، بدریا ریزی کالای کشتی، بیرون افکندن، از شر چیزی راحت شدن
قابل اجتناب است
رها کردن، بیرون افکندن، از شر چیزی راحت شدن
jettisons، بدریا ریزی کالای کشتی، بیرون افکندن، از شر چیزی راحت شدن
jettison
jettison, slough