معنی im | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

impennes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناقلین

importer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

وارد کننده

imperatrice

دیکشنری انگلیسی به فارسی

imperatrice

import barrier

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مانع واردات

improbation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بی نظمی

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

کوهپوز (جغرافی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

promontory

هپل هپو

دیکشنری فارسی به انگلیسی

haphazard, hodgepodge, pastiche

هپل هپو (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wishy-washy

کوهپاره

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cliff, headland

کوهپایه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

foothill, highland, mountainside

جست‌وجوی متن

imperatrice

دیکشنری انگلیسی به فارسی

imperatrice

imperata

دیکشنری انگلیسی به فارسی

imperata

imaum

دیکشنری انگلیسی به فارسی

imaum

impeople

دیکشنری انگلیسی به فارسی

impeople

immanacle

دیکشنری انگلیسی به فارسی

immanacle