high tideدیکشنری انگلیسی به فارسیجزر و مد بالا، اوج، حد اعلی، حد اعلای مد دریا، روز سرور و شادی، روز جشن
highدیکشنری انگلیسی به فارسیبالا، جای مرتفع، زیاد، عالی، بلند، مرتفع، گزاف، بلند پایه، رفیع، متعال، علوی، عالی مقام، با صدای بلند، خشن، رشید، وافرگران، علی، تند زیاد، با صدای زیر، بو گرفته
مددیکشنری فارسی به انگلیسیaccent, contagion, fashion, fashionable, flood, flood tide, flow, high tide, in , mode, new, style, trend, vogue
اوجدیکشنری فارسی به انگلیسیacme, apex, aphelion, climax, consummation, crest, culmination, extremity, height, high, high-water mark, highlight, maximum, peak, pink, pinnacle, prime, summi