32 مدخل
پشته، توده، کومه، کپه، انبوه، گروه، جمعیت، پر کردن، توده کردن، خرمن کردن
پشته کردن
شگفت انگیز
انباشتگی، پر کردن، توده کردن، خرمن کردن
هلی کوپتر
شیب دار، مشبع، متراکم
heap
fill, heap, store
bank, heap
agglomerate, heap, mound, pile