gruffestدیکشنری انگلیسی به فارسیتوخالی، ناهنجار، گرفته، خشن، درشت، ترشرو، بد خلق، دارای ساختمان خشن و زمخت
grufferدیکشنری انگلیسی به فارسیخشن تر، ناهنجار، گرفته، خشن، درشت، ترشرو، بد خلق، دارای ساختمان خشن و زمخت
پررودیکشنری فارسی به انگلیسیaudacious, barefaced, bold, boldfaced, brassy, brazen, bumptious, forward, gruff, immodest, impudent, pert, presumptuous, pushy, rude, saucy, self-assertive