37 مدخل
جوانه زدن
قابل تعویض است، انتهایی، قابل فسخ، فسخ پذیر، پایان یافتنی
به شدت
دیسک ژرمینال
جوانه می زند، جوانه زدن، سبز شدن، شروع به رشد کردن، سبز کردن
جوانه زده، جوانه زدن، سبز شدن، شروع به رشد کردن، سبز کردن
terminable
germinal, seminal
germinal
germinate