96 مدخل
قمار، قمار کردن، شرط بندی کردن
امدادگر، قمار کردن، شرط بندی کردن
قمار باز
قماربازان، قمار باز
gamblesome
گیمر سابق
gamble
gamble, long shot, risk, venture
gamble, stake, wager
gamble, gaming, play