67 مدخل
فرستاده شده، رساندن، ارسال کردن، جلوانداختن، فرستا دن
حمل و نقل، فرستنده، گاراژ دار
به جلو نگاه کنید
تحویل
پیشانی، از پیش مسلح کردن، قبلا اماده کردن
جلو حرکت می کند
forward
forward, futurist
forward-looking, prophetic, prophetically, provisional
forward-looking