9 مدخل
پیش بینی کننده
پیش بینی شده، از پیش خبر دادن، از پیش حاکی بودن از
پیش بینی کردن، از پیش خبر دادن، از پیش حاکی بودن از
پیش بینی ها، از پیش خبر دادن، از پیش حاکی بودن از
پیش بینی
foreshadow
mark, mean , foreshadow, portend
at, ative _, by, foreshadow, from, ic _, of, over, than, via, with-