15 مدخل
forefeels، از پیش احساس کردن، قبلا احساس کردن
فورفله، از پیش احساس کردن، قبلا احساس کردن
forefeeling، از پیش احساس کردن، قبلا احساس کردن
forefeelingly
فرهاد
پیش بینی می شود
foreffelt