معنی fishing | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

fishing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صید ماهی، ماهیگیری، حق ماهیگیری، صید از آب

جست‌وجوی مشابه

fishing rig

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تجهیزات ماهیگیری

fishing line

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منطقه ماهیگیری

fishing rod

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قلاب ماهی گیری

fishing license

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مجوز ماهیگیری

fishing expedition

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اقامت ماهیگیری، بازپرسی قانونی، تحقیق، استنطاق

جست‌وجوی متن

صید ماهی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fishing

ماهی گیری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fishing

ابزار ماهی گیری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fishing tackle

میله ماهی گیری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fishing rod, rod

ماهیگیری با قلاب و طعمه مصنوعی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fly-fishing