معنی fi[j tch | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

hi-fi

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سلام في

F.I.S.C.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

F.I.S.C.، اموال ضبط شده، خزانه داری پادشاهی، خزانه کشور

I. F. Stone

دیکشنری انگلیسی به فارسی

I. F. Stone

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

بهجت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beatitude

به تکه های ریز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

minutely

به توافق رسیدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

agree, bargain, close, negotiate

به توان چهار (ریاضی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

quadruplicate

به توان دوم رساندن (ریاضی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

square

جست‌وجوی متن

با کیفیت خوب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hi-fi

دارای قدرت پس هماندهی (دستگاههای صوتی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hi-fi

وابسته به پس هماندهی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hi-fi

های فای

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hi-fi

F.I.S.C.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

F.I.S.C.، اموال ضبط شده، خزانه داری پادشاهی، خزانه کشور