196 مدخل
گرد و خاکی، غباری
میلر گرد و غبار
dustyfoot
گرداننده، گردگیر، وسیله گردگیری، روپوش
وظیفه وظیفه
کثیف، پاشیدن، گردگیری کردن، گرد گرفتن از، ریختن
dusty