differentiationدیکشنری انگلیسی به فارسیتفکیک، مشتق گیری، فرق گذاری، فرق گذاشتن، تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
آدم بی عرضهدیکشنری فارسی به انگلیسیmilksop, ne'er-do-well, schlep, schlepp, wally, wimp, duffer, nerd