35 مدخل
خرگوش، خرده خرده پیش بردن، چکانیدن، پابپا کردن، چکشیدن، چکیدن
جادوگر، خیس وکثیف شدن، گل الود شدن، گلی شدن
رانندگی
دوبله، نشاء کاشتن، گود کردن زمین، کاشتن، اب خوردن مثل اردک
ریزش، نم نم باران
مایع حفاری
dabblings
dibbing، استحمام کردن
drivelingly
dabblingly
dabblingness