7 مدخل
خراب شده، جنده بازی کردن
رفته رفته
درخشان ترین، کسل کننده، خاکستری
ریزه کاری ها، نوعی پارچه کتانی
مخلوط شده، زدن، کتک زدن، چوب زدن، شکست دادن
آغشته به، ضربه زدن، کهنه را نم زدن، تر کردن، اهسته زدن، رنگ زدن