26 فرهنگ
2 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی دقیق
dimming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کم نور، تیره کردن
جستوجوی مشابه
damming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعنتی، سد ساختن، محدود کردن، مانع شدن یاایجاد مانع کردن