41 مدخل
انفجار، چاشنی، منفجر کننده
انفجارها، انفجار
انفجاری، قابل انفجار
مجازات
مجرم
ویرانگر، ویرانکننده، متروک کننده
detonator
detonator, fuse
defolator
derogatory