معنی curtesies | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

curtesies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

محدودیت ها

جست‌وجوی مشابه

courtesies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حسن نیت، تواضع، ادب و مهربانی، مردمی، خوشخویی

cutesiest

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خوشگلی

curtsies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کرکسی ها، احترام، تعظیم، ادب

curtsied

دیکشنری انگلیسی به فارسی

curcied، سلام یا تواضع کردن

courtesied

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دوستانه

جست‌وجوی متن

خوش و بش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

courtesies

سلام و تعارف

دیکشنری فارسی به انگلیسی

courtesies, greeting, salutation, salute

تعارف

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ceremony, courtesies, pleasantry

بی مزه (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cutesie, cutesy, wishy-washy

جلف (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cutesie, loud, sporty