معنی crystallised | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

crystallised

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کریستالیزه شده، متبلور کردن، شکل دادن

جست‌وجوی مشابه

crystallized fruit

دیکشنری انگلیسی به فارسی

میوه کریستالی

crystalised

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کریستالی

crystallized

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کریستالیزه شده، متبلور کردن، شکل دادن

crystallize

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کریستال شدن، متبلور کردن، شکل دادن

crystallites

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کریستالها، مواد بلورین سنگهای محترقه واتشفشانی

جست‌وجوی متن

uncrystallized

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بدون crystallized

crystallisable

دیکشنری انگلیسی به فارسی

crystallisable

بلور شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

crystallize

بلورسان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

crystalline

بلورکردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

crystallize