264 مدخل
corge
زاد و ولد
متقاضی
congeal، یخ بستن، ماسیدن، بستن، منجمد کردن، سفت شدن، سفت کردن
طناب دار، ریسمان دار
انعطاف پذیری
congers
corbeils
coredeem
coreceiver