23 مدخل
معقول
تحقیرآمیز، خوار، محقر، قابل تحقیر، پست
contemplamen
اندیشیدن، تفکر کردن، در نظر داشتن، دیدن
در نظر گرفته شده
فکر می کند، اندیشیدن، تفکر کردن، در نظر داشتن، دیدن
contemplate
contemplate, fix, regard