33 مدخل
هماهنگ
همرزمان
انسجام، ارتباط، وابستگی، چسبیدگی
کوه، چسبیدن، رابطه خویشی داشتن
پوشش دهندگان
کوره ها
coherirship
cohere, coincide
coherence, coherency, cohesion, continuity
coherently
coherent, united