43 مدخل
هماهنگ، چسبیدن، رابطه خویشی داشتن
پایه تحت پوشش
انسجام، ارتباط، وابستگی، چسبیدگی
کوه، چسبیدن، رابطه خویشی داشتن
منسجم، چسبیده، مربوط، دارای ارتباط یا نتیجه منطقی
چسبیده
cohere, coincide
coherence, coherency, cohesion, continuity
coherently
coherent, united
cohere, interrelate