15 مدخل
ماكاك كوچك
بافته شده، عیب جویی کردن، گله کردن، از روی خرده گیری صحبت کردن
تکان دادم
اردوگاه، اردو زدن، چادر زدن، منزل کردن، خیمه زدن
کاپور، کلاهدوز
crapped، قماربازی کردن
snow-capped, snow-clad, snow-covered
cloud-capped
snow-capped, snow-covered, snowy
clapped-out, droopy, shagged, washed-out, beat