معنی c,o | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

C.O.D.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

C.O.D.

C. K. Ogden

دیکشنری انگلیسی به فارسی

C. K. Ogden

scale of C major

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مقیاس C بزرگ

one C

دیکشنری انگلیسی به فارسی

یکی C

cowdie

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گاو نر

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

چلغوز (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

twerp

رجز خواندن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

boast, rant, rodomontade, thunder

روز (خوراک پردازی و رستوران ها)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

du jour

روز خوش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bonjour

فیوز خودکار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cutout

جست‌وجوی متن

C.O.D.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

C.O.D.

C. K. Ogden

دیکشنری انگلیسی به فارسی

C. K. Ogden

congeal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

congeal، یخ بستن، ماسیدن، بستن، منجمد کردن، سفت شدن، سفت کردن

coeds

دیکشنری انگلیسی به فارسی

coeds

corticifugal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

corticifugal