معنی c,nvk[ | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

C

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سی، هر چیزی درمرتبه سوم

C. psittaci

دیکشنری انگلیسی به فارسی

C. psittaci

C.P.U.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

C.P.U.

C. Northcote Parkinson

دیکشنری انگلیسی به فارسی

C. Northcote Parkinson

C battery

دیکشنری انگلیسی به فارسی

باطری C

جست‌وجوی غلط تایپی

زودرنج

دیکشنری فارسی به انگلیسی

huffish, huffy, sensitive, testy

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

زودرنج (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

shirty

زوائد درون شکم جانور ذبح شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

offal

درون سوز (آتش)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

smoulder

آتش درون سوز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

smolder

کارانداز در موتورهای درون سوز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

starter

جست‌وجوی متن

اولین نت در کلید سی ماژور(موسیقی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

C

نشان عدد صد در شمارگان رومی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

C

نمره جیم (آموزش)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

C

نمره متوسط (آموزش)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

C

C. psittaci

دیکشنری انگلیسی به فارسی

C. psittaci