26 فرهنگ
10 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی دقیق
bushings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوشینگ، بوش، استر برنجی یا فلزی، غلاف حیله گردان
جستوجوی مشابه
bushing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوشینگ، بوش، استر برنجی یا فلزی، غلاف حیله گردان
bussings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bussings
bushiness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوشندی، انبوهی، پرپشتی
جستوجوی متن
bussings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bussings
آستر(مکانیک)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
bushing
بوش (مکانیک)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
bushing
غلافک (مکانیک)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
bushing
لایی (مکانیک)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
bushing
بیشتر
۱ واژه در متن