15 مدخل
بادی
اتوبوس، گذرگاه، مسیر عمومی
مستقر، مبنی، متکی
متولد شد، بزور با طناب کشیدن، میگساری کردن، بوسیله طناب و قرقره کشیدن
مشغول، مشغول کردن
مشکد، باعجله پیش رفتن
bushed
broken, busted, cursive
bankrupt, bust , busted, impecunious, insolvent