معنی bunch | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

bunch

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دسته ای، گروه، دسته کردن، خوشه کردن

جست‌وجوی مشابه

bunch together

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دسته با هم

bunch grass

دیکشنری انگلیسی به فارسی

علف چینی

bunch up

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گروه شدن - دسته شدن

Bunche

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بونچ

bunchier

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بونسیر

جست‌وجوی متن

جمع (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bunch

سنخ (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bunch

خوشه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bunch, cluster

خوشه کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bunch, ear

bunchberries

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bunchberries