1226 مدخل
برادر
قهوه ای راه راه
برمرگیریت
جوجه های گوشتی، بهم زننده، جوجه یا پرنده کبابی، منقل
تفسیر گسترده
گسترده شدن، وسیع کردن، پهن کردن، منبسط کردن، عریض کردن
broomshank
brog
brontogram
broodery، گل دوزی، ملیله دوزی، قلاب دوزی
bromiodide