معنی breeding | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

breeding

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرورش، تولید مثل، تعلیم و تربیت

جست‌وجوی مشابه

breeding ground

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرورش زمین

breedings

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نژادها

cattle breeding

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گاو نژاد

ill-breeding

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناباروری

horse breeding

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرورش اسب

جست‌وجوی متن

آموزش و پرورش(انسان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

breeding

پسودی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

breeding

گیاه پروری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

breeding

بار آوردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

breeding, foster, fructify, rear

بچهآوری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

breeding, childbearing, parturition