billدیکشنری انگلیسی به فارسیلایحه، قبض، اسکناس، صورت حساب، لایحه قانونی، برات، منقار، نوک، سند، فرمان، سیاهه، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن، صورتحساب دادن
Bill of Rightsدیکشنری انگلیسی به فارسیلایحه حقوق، قانون اساسی امریکا، اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی