معنی ax,v | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

ax

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تبر، تیشه، تبر زین، تبر دو دم، با تبر قطع کردن یا بریدن

ax handle

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دسته تبر

Western ax

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تبرای غربی

common ax

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تبر معمولی

fireman's ax

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تبر آتش نشانی

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

رود (واحد سنجش طول)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rood

واحد سنجش طول بر مبنای میانگین فاصله زمین از خورشید (نجوم)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

astronomical unit

شطرنج

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chess

شطرنج باز ماهر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

grandmaster

شطرنجی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

checked, checkered

جست‌وجوی متن

با تبر قطع کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ax, axe

تبر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ax, axe, battle-ax, battle-axe, hack, hatchet

تبر زدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ax, axe

تبرزین

دیکشنری فارسی به انگلیسی

battle-ax, battle-axe, poleax