applicationsدیکشنری انگلیسی به فارسیبرنامه های کاربردی، کاربرد، درخواست، استفاده، استعمال، درخواست نامه، ضمیمه، ممارست
پشتکاردیکشنری فارسی به انگلیسیapplication, diligence, drive, enterprise, industriousness, industry, perseverance, persistence