93 مدخل
بالغ، بزرگسال، بزرگ، کبیر، به حد رشد رسیده، با وقار
بدن بزرگسال
دندان بالغ
اطلاعات بالغ
دختر بالغ
دیابت بالغین
adult, grown-up
adult, great
adultoid
adulterate
adulterant