معنی accomplish | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

accomplish

دیکشنری انگلیسی به فارسی

انجام دادن، بانجام رساندن، وفا کردن، بانتها رسیدن

جست‌وجوی مشابه

accomplisher

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کامل کننده

accomplishments

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دستاوردهای، انجام، اجرا، اتمام، کمال، هنر

accomplishers

دیکشنری انگلیسی به فارسی

انجام دهندگان

accomplisht

دیکشنری انگلیسی به فارسی

به دست آوردن

accomplished fact

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واقعیت انجام شده

جست‌وجوی متن

اجرا کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

accomplish, dispense, enact, execute, fill, fulfil, fulfill, implement, perform

برآوردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

accomplish, consider, grant, gratify

به پایان رساندن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

accomplish, close, complete, end, finalize, finish, fulfil, fulfill, round, spend

به نتیجه رساندن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

accomplish, settle

تکمیل کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

accomplish, complement, complete, finalize, finish, integrate, perfect, season, supplement