41 مدخل
با احتیاط، از روی لیاقت، با توانایی
دریانورد توانا
بدنساز، دارای جسم توانا، سفت
صاحب ملزومات
ABLS
able
ably, masterly, ingenious, masterful, workmanlike, workmanly
ably _
able, able _, capable