protocolsدیکشنری انگلیسی به فارسیپروتکل ها، تشریفات، پیوند نامه، موافقت مقدماتی، پیش نویس سند، اداب و رسوم، مقاوله نامه نوشتن
protocolدیکشنری انگلیسی به فارسیپروتکل، تشریفات، پیوند نامه، موافقت مقدماتی، پیش نویس سند، اداب و رسوم، مقاوله نامه نوشتن
transmission control protocol/internet protocolدیکشنری انگلیسی به فارسیپروتکل کنترل پروتکل انتقال / پروتکل اینترنت