918 مدخل
bauble, dust, fig, sou, straw, toy, trifle, truck, trumpery
counter
peanuts, red cent
frivolous
bauble, flake, sequin, tinsel, token
علف های هرز وحشی
اسکالپ دیوانه سگ
سیب سیب
دیوانه
maddest، دیوانه، از جا در رفته، عصبانی، مجنون، خل، شیفته
پشیمان، متاسف، نادم، پر تاسف، متاثر، نامراد
پشیمانی، افسوس خوردن، حسرت بردن
پشیمان شدم، رقت اوردن بر، دلسوزی کردن بر
پشیمون شدم، پادار، پنجه دار، شبیه پا
پشیمانی