1332 مدخل
quarters
steady
combine, commingle, consolidate, incorporate, join, merge, pool
cant, careen, tilt, tip
آویزان کردن یک موضوع
کلیشه کردن، با کلیشه چاپ کردن، یک نواخت کردن، رفتار قالبی داشتن
لباس، یک نواخت کردن
پختن، وصله کردن، یک تکه کردن، ترکیب کردن، جور شدن
ضعیف، وصله کردن، یک تکه کردن، ترکیب کردن، جور شدن