یکسردیکشنری فارسی به انگلیسیbroadside, downright, flush , through, one-sided, smack, straight, unbroken
cyclesدیکشنری انگلیسی به فارسیچرخه، سیکل، دوره، دور، چرخ، دوره گردش، یک سری داستان درباره یک موضوع، چرخه زدن، سوار دوچرخه شدن
cycleدیکشنری انگلیسی به فارسیچرخه، سیکل، دوره، دور، چرخ، دوره گردش، یک سری داستان درباره یک موضوع، چرخه زدن، سوار دوچرخه شدن