256 مدخل
icefall
tother, t'other
e pluribus unum
round
water ice
دیوار
بمیر
جان سخت، پر استقامت، سر سخت
کم اهمیت، کودن، کند ذهن
میمیرم
یخی، پوشیده از یخ، خنک، بسیار سرد
یكی
یکی از پسرها
یکی