76 مدخل
دیا، سردستهزنان خواننده اپرا
تقسیم کردن، منشعب شدن، دوشاخه شدن، از هم جدا شدن، گریزان
دوگانگی، سرگردان شدن
دیوارها، دوبنیانی، دو ظرفیتی
دیوانه، دوبنیانی، دو ظرفیتی