downدیکشنری انگلیسی به فارسیپایین، کرک، بطرف پایین، سوی پایین، بزیر، غمگین، از کار افتاده، کرک صورت پایین، دلتنگ، زیر
chestدیکشنری انگلیسی به فارسیقفسه سینه، سینه، جعبه، صندوق، خزانه، تابوت، محفظه، یخدان، سینه انسان، خزانه داری
chestsدیکشنری انگلیسی به فارسیسینه ها، قفسه سینه، سینه، جعبه، صندوق، خزانه، تابوت، محفظه، یخدان، سینه انسان، خزانه داری