110 مدخل
whirl
buttress
slice
albeit, notwithstanding, though
cellar, tunnel
گیج کننده، گیچ کردن، اشفته کردن، متحیر شدن، خیره کردن، سرگشته کردن
رمز و راز، رمزی کردن، گیچ کردن
عارفانه، رمزی کردن، گیچ کردن
عرفان، رمزی کردن، گیچ کردن
معجزه می کند، رمزی کردن، گیچ کردن