raspدیکشنری انگلیسی به فارسیکشیدن، سوهان، صدای سوهان، سوهان پهن، سوهان زدن، تراش دادن، با صدای سوهان گوش را ازردن
cockدیکشنری انگلیسی به فارسیخروس، چخماق تفنگ، پرنده نر، کج نهادگی کلاه، الت ذکور، کج نهادن، یک وری کردن، بالا بردن، گوش ها را تیز و راست کردن
cocksدیکشنری انگلیسی به فارسیخنده دار، چخماق تفنگ، پرنده نر، کج نهادگی کلاه، الت ذکور، کج نهادن، یک وری کردن، بالا بردن، گوش ها را تیز و راست کردن